فقط ميتونم بهت بگم
کاملن ميفهممت ترانه !
همين :|

"هاه؟؟؟!!!"

خب گفته بودم غارنشينان، بعد گفتي پايتخت رو با غار يکي کرد و فلان؛ همين خو. (فکر کنم کامنت رو وسط کامنتاي پست هاي بالايي خوندي، خو ماشاءالله تند تند پست مي زني آدم جا مي مونه :دي)

نه خب جسارت نکردم

کد بود: 6074
ديدم نوشتم: 6037
Oo !

راستي يادم رفت بگم، از غارنشينان عزيز هم بيسيار ممنون مي باشيم :)

وب خوان مي گه يه پست زدي، کوجاست؟ :پي

واي من امسال اصن تو فکر دکتر شدن نيستم، اصن روحيه شو ندارم :(
ثبت نامش تا کي ه؟ حتي سر نزدم به سنجش :|
حالا خوبه اصن در يه مورد ديگه باشه :دييييييي

سلام دوست عزيز
تاحالا فکر کرده بودي از وبلاگت کسب درامد کني؟؟!
من بهت يه پيشنهاد ميدم
سايت کسب درامد آذ پاپ آپ براي هر بازديدکنندگانت40ريال پرداخت ميکنه از همين الان بيا اول ثبت نام ميکني وارد سايت ميشي و کد کسب درامد رو برميداري در قالب وبلاگت ميذاري وکسب درامدد شروع ميشه به همين راحتي
www.p2up.ir

فقط يک هفته بود، اما قدر يک خواب زمستوني منو برد به يه دنياي ديگه..

طوري که ديشب و حتي پريشب، يهو يادم افتاد که يه چيزاي ديگه اي هم هست.. چيزهايي که زندگي روزمره م رو تشکيل مي دن ها.. اما از ذهنم پاک شده بودن..

امروز صبح يهو احساس کردم بعد از لااقل يک ماه برگشتم..

انگار که يه چيزايي رو بعد از مدت ها داشتم مي ديدم..

مثل اون زمونا که مي تونستم يکي دو ماه با خيالي يه کم آسوده تر، نباشم..

امروز يه حس خاصي داشتم..

اصلاً نمي تونم بگم حس خوبي ه يا بد؛ فقط مي تونم بگم غارم اگرچه نمي تونه معجزه بکنه، اما لااقل يه خواب زمستوني نسبتاً عميق رفتم...

کاش بازم مي تونستم بخوابم..

خوابم مياااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد...

اون چند جمله ي عرضه و فلان رو هم الآن عصباني هستي اين طور مي گي، وگرنه اين طور نيست دخترم..

تران خو چته :"(

:(