• وبلاگ : دکترکلپچ!
  • يادداشت : اخراجي ها!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 36 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    زززززززززنگ ززززززمينه؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    به روش نيار! مثلا تو روانشناسي ها;p
    ععععععع! وقتي مي نوشتم بهش رنگ زمينه داده بودهااااا، نارنجي هم بود. ثبت که شد ديگه نيست.
    پاسخ

    قدرت پارسيه:p
    "گف آخه چرا بايد بيام تا اونجا؟ و من همچنان در جواب اين سوال ايشون سکوتم:))"

    بايد در جوابش مي گفتي خب شما لطف مي کنيد و از اين حرفا :))



    واااااا! کپي که کردم خودش زنگ زمينه گذاشته براش :)) به خاطر قالب جديدته :))
    پاسخ

    ميدونم بايد ازين چيزا بگم نميدونم چرا نميتونم در اون لحظه اين لب ها رو تکون بدم حتي!! / توهم زدي؟!
    والا شروع کردنش براي نوشتن يه کم سخته خب. يني شايد باورت نشه، من خود اصل کارم رو شروع کردما، اما نوشتن رو هنوز درست حسابي نه :|

    بيا همديگه رو دعوا کنيم که جدي شروع کنيم ;)

    پاسخ

    هردفه بهم يه مشاوره ميدي کلي برام کمکه. من الان واقعا نميدونم بايد چيکا کنم و از کجا شرو کنم
    سلام

    مبارکههههههههههههه :)
    خداروشکرررررررررر :)


    اون شب که گفتم چه خبر از پروپوزال و نوشتي هيچ خبر، فک کردم يه اتفاق بد افتاده! خب چرا سکته مي دي منو؟ ;)

    خداروشکر :)

    پاسخ

    سلام. :) آره شکر:) سِر شدم ديکه. اصلا خوشجال نبودم فقط خداروشکر:)
    سلاااااااااااااااااام
    چطوري يخييييييييييي؟؟؟
    ما رو نمي بيني خوشييييييي؟
    موبارکه گذشتن از خوان اول...ما که تموم کرديم منتها هنو دفاع نکرديم...دعا کونيد همين روزا ايييييييشالله...
    پاسخ

    يخ خودتي:)) من کلپچم! نه اتفاقا دوس دارم ببينمت ..شوما کم پيدايي:) اين گذشتن از خان اول که ميگيد کاملا خودم رو يک خنگ ميبينم ...هق..
    هووووووووووووووووف از خان اول گذشتييييييييي
    پاسخ

    بترکن
    تا تعطيلات تموم نشده بيا ادامه شم بنويس ديگه..
    پروپوزالت به کجا رسيد؟
    پاسخ

    ميام. امروز اصن نت نيومدم خب/ به هيچ جا
    خب ادامش که ندادي
    دقيق هم متوجه نشدم از کجا اخراج شدي
    معني اخراج در اينجا چيه
    از کار؟ از طبقه؟ از چي
    پاسخ

    ميدونم ميدونم...فردا ميام برا ادامه...سعي ميکنم حداقل!از بخشي از کار
    "نازي ببين بس که نيومدي ديگه روحم خودش با قضيه کنار اومده ارتباط ميگيره"

    پاسخ

    *:)
    موزه ي عبرت رو خوب اومدي :))
    تازه براي اون پست موزه ي عبرتت يه چيزي خواستم بگم بعد ديگه ديدم زبون به دهن بگيرم بهتره :پييي



    نه خب من اين اسپم ه رو توي يه وب پارسي ديگه ديدمش :))
    حالا اينقد مي گم تا وب منو هم ياد بگيره :پي
    پاسخ

    ميگفتي خببببب:)) بگو من آشنا شم با اين جماعت/ بلکه بياد کوچه شما :))
    راستي..
    مي خواستم اينو بگم: اخراجي ها که باز خوبه، بپّا يه وقت معراجي ها نشيد! :| :پي
    پاسخ

    هه اميدوارم بشيم! البته نه اونجوري ..ازين لحاظ که ديگه اونجا نباشيم خب...//اونروز به ف ميگفتم ما معراجي ميشيم بعد عکسامونو ميزنن تو موزه عبرت:))
    اين اسپم جديده کامنتاشم طولاااااانيه، پشت سر همم مي زنه آدم عصبي مي شه :|
    بترکه هرکي گفت پارسي اسپم نداره :سوووووتتتتتتتتت
    خو آخه اوني که گفت، خو گوش شيطون کر خودش از ايناااااا ديگه نداره.. فوقش مي شه مستر کسب درآمد نه ديگه از اين مدلياش :))
    پاسخ

    ههه غريب ه هنو /کم کم يادميگيره خلاصه بنويسهp; //با شما آشناس خبببببببب
    راستيييييييي، خوب شد اين بسم الله رو گفتي که يادم اومد.. مدت هاست مي خواستم بگم که من هيچ وقت توي پارسي بسم الله م اون طوري نشد، و به اين نتيجه رسيدم که شايد لپ تاپ تو خوشگلش کرده نه پارسي. آخه من با هيچ سيستمي اون طوري نديده بودم، به جز لپ تاپ تو.
    بعدشم، اون فونت خوشگلي که اون بار بسم الله توي لپ تاپت پيدا کرد، خب بعد از اين که ثبتش کردي، توي صفحه ي اصلي وبت که ما مي بينيم اون طوري نبود، يني معمولي بوده هميشه.
    هرچي هست مربوط به اديتور تو بوده به نظرم. حالا هم که مي گي اونجا هم ديگه خوشگلش نمي کنه؛ خب مثلاً تغييري توي فونت هات ندادي؟


    ايشششش، عروسم همين يه هنرو داشت که اونو هم يادش رفت! :پي
    دونخطه يک مادرشوهر بججنس! :->
    پاسخ

    برووووووووووو!!!!!!!!!من نه تنها اون موقع که تا همين پست قبلي بسم الله هامو همونجوري ميديدم! يني تو وبم بعد از ثبت هم همونجوري ميديدمش! نميدونستم شماها معمولي ميبينين! جدي معمولي ميديدين؟؟؟؟؟؟؟؟مگه ميشه خببببب نه تغييري ندادم/ ايييييييييش! دخترم اصن خونه مادرشوهرت نري کار کني هاااا چشش دنبال هنراته!! خخخخ
    تران بااااااااااااورت مي شه تا اينو خوندم يه کم خوابيدم :دي، بععععد، توي خواب همش داشتم شبه کابوس مي ديدم درباره ش! :|
    حالا کااااابوس هم نه ها، اما شبه کابوس بود واقعاً..
    هي داشتم باهات حرف مي زدم هي توضيح مي دادي هي عصبي مي شدم.. :|


    پاسخ

    آها پس خوابت کاملا مربوط به متن بوده:)) نازي ببين بس که نيومدي ديگه روحم خودش با قضيه کنار اومده ارتباط ميگيره
     <      1   2   3      >