• وبلاگ : دکترکلپچ!
  • يادداشت : خدا ما رو براي هم نمي خواست..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 22 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    نه بابا فش نيست که! واه!
    پس اگه واقعاً فحش بده چه کار مي کنن اينا! :))

    ---------------

    منم چند روزه در بطن آشپزخانهيه گيج بازيايي درميارم که امروز يه دوستي که خونه مون بود (عطف به يه گيج بازي چند روز پيش و امروز و کلاً قيافه م) هي مي گفت چته؟!
    امروز داشتم ته چين درست مي کردم، بعد برنجو که قاطي مواد ماستي کردم ديدم برنجا غرق شدن توي مواد ماستي! Oo !
    يني به طرز داغوني موادم زياد بود! يني مثل کسي که تا حالا دست به سياه و سفيد نزده!
    ديگه بدو بدو دوباره برنج درست کردن اضافه کردم، جاتون خالي اينقد زياد شد که شاممون هم دراومد :دي

    توي مرحله ي چيدن، اين دوستمون با يه قيافه ي خاصي (نگراني، تعجب و خلاصه کلي زيرچشمي پاييدن)، بهم گفت: ببين چي لازم داري (مثلاً زرشک و خلال بادوم و دارچين و اينا) بذار دم دست! (يني که مي دونم تو آخرش يه چيزي يادت مي ره! :|)
    تا آخرش که از فر درآوردن اينقد استرس داشتم همه چي سرجاش باشه و خوب بشه که يه وقت ضايع نشم!

    خوب شد
    پاسخ

    واي خوبه من اونروز آشپزي نکردم !:))) احتمالا خودمو ميذاشتم تو ديگ :))